اولین بار نیست که با موسیقی می گریم. نمی دانم اجرای سال چند است و کجاست. شهرام ناظری غزل
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن.... (از مولوی) را با گروه ارکستر سمفونیک اجرا می کند. همه چیز هماهنگ است و هارمونی خاصی دارد که با اشعار و اوزان مولوی همخوان است که به رقصت می آورد.
اوج احساس من هنگامی است که می خواند :
ای خردم شکار تو، تیر زدن شعار تو
شست دلم به دست کن، جان مرا نشانه کن نشانه کن نشانه کن نشانه کن
این روزها عجیب دنبال کسی می گردم که شست دلم را به دست کند و جان مرا نشانه کند. من هم دست ارادت در دامنش زنم و او را قبله خود سازم.
اما افسوس و صد افسوس که هر چه می گردم کمتر می یابم. نیست ... نه نیست. بدبختی اینجاست که فکر می کنم دیگر پیداشدنی هم نیست و این واقعیت را باید پذیرفت. امیدهایم را از دست می دهم.
پ.ن1: این آقا هم بالاخره نوشته هایش را به دروازه تمدن شیشه ای رساند(اصلا کسی باور می کنه؟!) ورودش را تبریکات صمیمانه می گویم. بی برو برگرد همه متنهایش خوب است اما این ....
پ.ن2: یک تبریک دیگر هم به دولت کریمه و مخابرات فخیمه در جهت بایکوت خبری، فیلترینگ و وارونه جلوه دادن وقایع اتفاقیه در تبریز از طرف اینجانب نثار می گردد. توصیه می کنم دوستان عزیز به جای فرستادن SMSهای تاریخ گذشته با فرستادن خبر دولت عدالت و مهرورزی را همراهی و پشتیبانی کنند تا اطلاعات در تبریز بیات نشود.
از مزایای استفاده از سیستم عامل لینوکس یکی هم اینه که وقتی خراب بشه دیگه کسی بلد نیست درستش کنه!!! و اینه که اینترنت یک دانشگاه (مثلا رازی) باید ۲ هفته رو هوا باشه تا یک نفر از دبی بیاد و ...!!!؟
اما بعد در مورد ارکستر سمفونیک! راستش من که اجرای عمو سیبیل (همون عمو شهرام) رو گوش دادم و تا اونچا اطلاع دارم این اجرا کلا ۵ نفره بوده : ۲تا سه تار؛ عود؛ضرب!! حالا گروه سمفونیک از کجای مجید آقا در اومده من نمی دونم!؟
به به آقا مرتضی منور فرمودین.
اون اجرایی که من دیدم تا جایی که می شد دید ۳ تا ویولن بود. پیانو و فلوت فکر کنم. حالا میای میذارم واست.
من هم بهت یه پیشنهاد می کنم :
کاست خنده بارون افتخاری رو اگه نشنیدی حتما گوش کن
صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد...
ای شب به سحر برده در یارب و یارب تو
آن یارب و یارب را رحمت بشنید آمد..
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم...
ممنون! احساس می کنم حالا دچار با هویتی شدم!
این که میخوای یکی پیدا شه که قبله خودت بکنیش جدی گفتی؟ دنبال چی میگردی توش؟ خدا نکنه تو هم دچار سر گشتگی شده باشی برادر!
ای برادر ! دست از من بدار که این درد مدتهاست که با من است و عجیب آنکه هر چه در پی درمان می کوشم آب حیاتی به این تن رنجور سراپا قصور جانی تازه نمی دهد. ما بی قهرمان میمیریم.....
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
دم درکش ارنه باد صبا را خبر شود
زِ آب خُرد؛ ماهی، خُرد خیزد
نهنگ آن به، که بر دریا گریزد
سلام پسرم،
فکر می کنم بدانم که آنکه به دنبالش می گردی را کجا می توانی بیابی.
اگر به خاطر داشته باشی چندی پیش مهمانش بودی در پایتخت،
نمی توانم بگویم کیست چون خودت باید او را بیابی و از طرفی من خیلی آدم شکسته نفسی هم هستم!
مخلصیم
جواب تو رو سهیل خوب می ده!!!!
سلام دوست عزیز اگر تمایل به حضور و شرکت در نخستین نت فوق حرفه ای و سنگین ایران را که یک پروژه عظیم ملی و تحت نظارت کادر ریاست جمهوریست با شماره ۰۹۱۲۱۸۶۲۰۹۹
تماس حاصل کنید
در ضمن نت ورک مذکور در حال کادر چینی می باشد و هنوز کامل بالا نیمده
سلام
برادر عزیز
همیشه تاریخ استاد بیش از شاگرد بوده هست
و این استاد است که در به در به دنبال شاگرد است
تا شاگرد نشده باشی استادی برایت نیست
؛ گفت که با بال و پری من پر و بالت ندم
در هوس بال و پرش بی پرو سر کنده شدم؛
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود
طلب از گم شدگان لب دریا می کرد.
آری مجید آقا، ؛یافت می نشود جسته ایم ما؛
شاید اینکه داری دنبال قبله می گردی اشتباه باشه
تو داری دنبال ایده آل می گردی
عشق خودش باید بیاد در خونتو بزنه نه اینکه تو در به در دنبالش بگردی...
خیلی وقت بود به وبلاگت سر نمی زدم . امروز از سر دلتنگی اومدم . خوش به حالت ... آخه تو هنوز پیدا نکردی ... اما من پیداش کردمو اون نخواست که قبله من باشه