اسماعیل وجود (۲)

نکته ای که از دید خوانندگان مطلب پیشین مغفول ماند - البته داستان اسطوره ای آن پیامبر واجد بسیاری رموز نهان و پیداست- اهمیت دعا کردن است.

 

 

ابراهیم خلیل برای آن خواسته هایش سالها تقاضا و عجز و زاری می کند تا خدا به او فرزندی عطا کند. پیامبری  با آن درجات سالها به انتظار می نشیند. این از یک طرف نشان می دهد که راه رسیدن به یک هدف ابتدا خواستن و سپس تلاش برای به دست آوردن آن است. از طرف دیگر اگر پولدار باشید اگر قدرتمند باشید اگر علم زیادی داشته باشید و حتی اگر پیامبر خدا  باشید باز هم نمی توانید مقابل اراده الهی ایستادگی کنید و مشیت او بر همه چیز مقدم است! هر وقت بر اثری دعایم مستجاب نمی شود می خواهم دهان به اعتراض و کفر بگشایم یاد ابراهیم خلیل می افتم و لب فرو می بندم.

 

مولوی در فیه ما فیه آورده بود که چنگیز برای خونخواهی تاجران مغول غرامت طلب کرد و حاکم شهر نداد. "پادشاه ایشان از ایشان ده روز مهلت طلبید و رفت در بن غار و ده روز روزه داشت و خضوع و خشوع پیش گرفت. از حق تعالی ندایی آمد که : قبول کردم زاری تو را، بیرون آی ، هرجا که روی منصور باشی. آن بود که بیرون آمدند و به امر حق منصور شدند و عالم را گرفتند."  این نشان می دهد که در باور مولوی دعا تنها به مومنین اختصاص ندارد .

 

به نظر من اصل دعا خواستن حقیقی آن چیز است. تا زمانی که چیزی را از عمق وجود نخواهیم امکان تحققش فراهم نمی شود. متاسفانه وقتی دین سیاسی  به زور رسانه ملی صبح و شام به گوشها خورانده می شود و فردا با دروغ و ریای سیاستمداران همه چیز نقش بر آب است؛ دیگر آبرویی از دین باقی نمی ماند که دعا کردن را توصیه کند.