پاچه خواری به شیوه همشهریان ما

 

تا جایی که یادم می آید واژه شکوهمند در ادبیات عرفی ما عموما برای انقلاب اسلامی کاربرد داشته و دارد. همشهری عزیز ما در عتبات عالیات چه فتحی کرده اند که بازگشتشان شکوهمند است؟ صلحی؟ اتفاقی؟ قراردادی؟ شکستن دندان استعماری؟ چه؟

 

شهری که در شورای شهرش الفاظ رکیک رد و بدل شود؛ مسوولین شهرداری اش به دنبال زمین خواری و تغییر کاربری باشند و .... چه جای ورود است؟ فرماندارش مدام تغییر می کند و نماینده اش قبضه قدرتش را تا خدمات ادارات گسترده است؛ شما بگو با چنین فضایی چگونه می شود کار کرد؟ چگونه می توان از فرهنگ و خیام و ... اسم برد؟

 

صحبتم بر سر اشخاص نیست؛ حرف از فرهنگی مذموم و نکوهیده است. عزم عظیمی می خواهد .

 

پ.ن :

 

نهان گشت کردار فرزانگان

پراگنده شد نام دیوانگان


هنر خوار شد جادویی ارجمند

نهان راستی آشکارا گزند

 

شده بر بدی دست دیوان دراز

به نیکی نرفتی سخن جز به راز