ایران هسته ای!

نه من جنگ نمی خواهم. آوارگی نمی خواهم. نابسامانی اقتصادی، افزایش فاصله طبقاتی، ناهنجاریهای اجتماعی، تنش های روانی نمی خواهم. من انرژی هسته ای به قیمت فقر، فساد، فحشا نمی خواهم. من غنی سازی اورانیوم را به عوض از بین رفتن تمام برنامه های ]نصفه و نیمه[ اقتصادیمان نمی خواهم. من از حق مسلم! هسته ای ام می گذرم تا کسی به من نگوید تروریست!، تا از من انگشت نگاری نکند، تا شخصیت مرا در فرودگاهش لگدمال نکند، تا هواپیمای فرسوده و قدیمی جان مرا و هموطنانم را نگیرد.

 

عوامفریبی کرد آن که خودش را با مصدق و انرژی هسته ای را با ملی کردن صنعت نفت مقایسه کرد. کذب ساخت. مهمل بافت. همچنان که می گویند و شعار می دهند و شعور را به یغما می برند.

 

به بهانه این که ایرانیان اهل زمان بحران ( بخوانید اهل دقیقه نود!) هستند، با ایجاد شرایط سخت و سنگین بر کشور وعده شکوفایی فردا را می دهند. مضحکتر از این خودش است. سراغ ندارم ملتی و کشوری با این تئوری توانسته باشد بر مشکلاتش فائق آمده باشد. حتی چین کمونیست، جلوی پای سرمایه گذار آمریکایی فرش قرمز پهن می کند. هنوز گرانی ها و فشار بر قشر بدبخت زمان بعد از جنگ یادمان نرفته است.  نمی دانم چرا احساس می کنم از کودکی کشورم همیشه در دقیقه نود به سر برده است. پس این راحتی و رفاه مردم کشور ما  کی از راه می رسد؟

دنیا همین است که می بینیم با همین مختصات. هستند کشورهایی که باید در ظاهر با آنها صلح بود و در باطن به فکر تجهیز، نه بر عکس! یادمان باشد! راه به خطا نبریم! با هوچی گری و غوغامنشی و سرگرم کردن مردم به پوستهای ناقص مذهبی عدالت اجرا نمی شود. تا ابد هم که گریه کنیم کسی از آسمان برایمان دل نخواهد سوزاند.

 

قرآنمان نگفت " لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه " ؟

 

 

 

 

 

پ.ن:

۱-جای تعجب از دوستان آگاه است که بحث رفراندم را مطرح می کنند. چه جای این سخن است؟ شما فکر می کنید مردمی که توانایی تشخیص یک انتخاب در ریاست جمهوری را ندارند می توانند در مورد مساله پیچیده ای مثل هسته ای نظر دهند؟ آن هم با چنین رسانه های منحصری  که تبلیغات گسترده و تمام عیار شبانه روزی می کنند. محض امتحان از اتاق که بیرون می روی به اولین نفر که رسیدی بگو از دانش هسته ای چه می داند و از عواقب طرح تحریم! فکر نمی کنم زیاد سخت باشد.  

 در پاسخ به آن دوست عزیز: البته خدایی که من می شناسم امر نمی کند بلکه دوستانه به من می گوید که خودت را بی خود و بی جهت به دردسر نینداز و در مورد کاری که می خواهی بکنی فکر کن! ترجمه خودمانی آیه "واعدوا لهم..." این است که  چنان بر ساز و برگ جنگی خودتان بیفزایید که آنها حتی فکر جنگیدن با شما را سر بیرون کنند. موافقم. اما چگونه؟  قانون دنیای جدید، شمشیر و تفنگ نیست که اگر چنین بود القاعده تمام عالم را تسخیر کرده بود. سکه و اقتصاد تعیین کننده آن ساز و برگهاست. اکثر مردم دنیا با درآمد سرانه بالا به زندگی خود ادامه می دهند، عزت و اقتدار خویش را هم از دست نمی دهند. دین و ایمانشان هم محفوظ می ماند. اما ما ...

از طرف دیگر فن مذاکره از جمله دانشهایی است که در دیپلماسی کاربرد بسیار دارد و دوستان ما در ماجرای هسته ای از آن بی بهره اند. با غوغاسالاری در کشور وسودای خام رهبری جهان! نمی توان پای میز نشست.(حتی این نظر مطرح  است که باز در لحظات آخر ما باز خواهیم گشت و شرایط را قبول خواهیم کرد که از بد هم بدتر خواهد بود و ضرر دوسره!)

همانطور که در متن هم آورده ام هیچ نگفته ام که انرژی هسته ای نمی خواهم، گفته ام جنگ و تحریم را نمی خواهم. اما متاسفانه این تبلیغات مسموم و هدفمند رسانه های یکطرفه اینطور القا کرده اند که تمام علم ما به همین غنی سازی اورانیوم ختم می شود.  ]در پادگان می گفتند که حتی نان و گندم ما به همین وسیله بهبود می یابد در صورتی که تحقیقات کشاورزی برای اصلاح کیفیت گندم ما سالهاست که در سازمان انرژی اتمی در حال اجراست و برای ادامه آن بورسیه های متعددی به کشورهای اروپایی سفر کرده اند![  چه عقل سلیمی است که با علم جدید و تکنولوژی مخالفت کند؟  هر چیزی راه روش خاص خود را می طلبد. به قول مهدی می شود گفت به اسرائیل حمله می کنیم و به غنی سازی اورانیوم پرداخت؟

 

 ۲- آن چیزی که فراموش نشدنی است عشق است و خدایی که با دل شناخته می شود.

 

۳- این را هم از عباس معروفی بخوانید. جالب است.