زنگ sms موبایل را می شنوم و پیام دوستی قدیمی از راه دوری رسیده است که :
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
غافل مباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحبدلی
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را
از سوم ابتدایی تاکنون روزهای زیادی بوده اند که از هم دور بوده ایم به مسافت اما نه به دل. از آن دوستیهایی که می ماند. بمان با من؛ پایدار ، محکم و باقی باش.
آرش خودمونه؟ من شمارشو ندارم. واسم sms کن. بووووووووس!
سلام
خوب تکلیف ما که این آقا آرش و نمی شناسیم چیه؟
یه کم بیشتر در موردشون توضیح میدادین بد نبود ها!!!!
مشخصاتشو بنویس شاید واسش یه خواستگاری پیدا شد!
یکی یه فکری به حال این نوشین خانوم بکنه. بچم داره تلف میشه.
کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می ماند
و آری .... و همان است که گفتی و نیک