آخوند مجلس روایت کرد: هر که در مجلس عزاداری امام حسین(ع) به اندازه بال مگس(!) اشک از چشمانش جاری شود تمام گناهانش بخشوده خواهد شد.
دوستان اصرار می کنند برویم امتناع می کنم.
می گوید زشت است که نرویم می گویم اگر برای صبحانه اش می روی؛ برو وگرنه مجلس وعظش بی ارزش است. برگی نمی دهد، گلی نمی افشاند، روح درونت را بارور نمی کند. می گوید از ما جدا شده ای می گویم اختیار دلم را که ندارم، لااقل بگذار تا اختیار تنم را از دست ندهم. می گوید آبرویت در جمع همکاران می رود می گویم آبرویی که با ریا بدست آید پستی و فرومایگی است.
می روند.
من هم اشک ریختم به خاطر این اشکها...
پ.ن: روح سلطانی دیگر از زندانی بجست. وفات دکتر سید جعفر شهیدی را تسلیت و تهنیت می گویم.
مجله تایم در یکی از آخرین مقالات خود ولادمیر پوتین را مرد سال 2007 نامیده است. ولادمیر پوتین توانست خرس خفته* زمان یلتسین را بیدار کند و به روسیه بعد از فروپاشی اقتدار و ابهت بخشد. با این همه هنوز هم رگه هایی از دیکتاتوری را با خود همراه دارد. دوران ریاست جمهوری اش رو به پایان است اما به هر دلیل قصد کناره گیری از قدرت را ندارد و به لطائف الحیلی قبضه قدرت را در چنگ خود نگه داشته است.
از قضا در این طرف دریای خزر محمود احمدی نژاد که خود را با او مقا یسه می کند؛ دست به کاری بزرگ زده است. او در مصاحبه خبری اش صورتهایی از واقعیات را پذیرفت؛ تحلیل گران جشن گرفته اند بالاخره محمود احمدی نژاد قبول کرده است که گرانی و تورم وجود دارد.
محمود احمدی نژاد بسیار تمایل دارد که خود را در کنار پوتین جا بزند که او هم از افسران کا.گ.ب بود و احمدی نژاد که سلف نظامی سپاه پاسداران را در پشت سر خود دارد. وقتی پوتین در ویلای شخصی بوریس یلتسین تایید ریاست جمهوری را دریافت می کرد روسیه به اغما رفته بود و او با متحول کردن بسیاری از زیرساختها در درون روسیه و روش پراگماتیستی منافع در بیرون‘ توانست روسیه را احیا کند. برعکس محمود احمدی نژاد وارث دوره ای از ثبات شد که در تاریخ انقلاب اسلامی اگر نگوییم بی سابقه کم سابقه بود. او با همین خیال که هر تحولی مناسب است فضای مدیریتی کشور را شخم زد و تمامی داشته ها و ناداشته های قبل را زیر و زبر کرد. تمامی تجربیات گذشتگان را به سخره گرفت و با بازکردن پای تازه واردها به صحنه مدیریت کلان کشور میدان داری کشور را عملا به دست کم تجربه ها سپرد.
ولادمیر پوتین در مصاحبه اش گفته است که تصمیم ندارد که فضای کشورش را به سالهای قبل بکشاند و از آن روحیه پلیسی و نظامی گری دست برداشته است. محمود احمدی نژاد افتخار به کارگیری نیروهای سپاه پاسداران در اکثر پستهای دولتی را دارد. از تغییر معاون وزیر ( ریاست ستاد انتخابات کشور) گرفته تا احیای بسیج ادارت به جهت خبررسانی همه در کارنامه محمود احمدی نژاد گویای این مطلب است که تحول از کجا تا به کجاست.
ولادمیر پوتین هرچند که بر سر مسائلی بر روی اصول پافشاری می کند اما اصولا منفعت گراست ولی محمود احمدی نژاد ذهنیاتی دارد و بر سر آنها حاضر است منافع کشور را به چالش بکشد. ماجرای هولوکاست و جاسوسی ملوانان انگلیسی را کمتر افرادی از یاد برده اند که بعد آن بسیاری هزینه ها به کشور تحمیل شد.
ولادمیر پوتین دارای گوشه گیری منحصر به فردی است و بر عکس که محمود احمدی نژاد شهوت دوربینش او را شهره خاص و عام کرده است. از سفرهای پرخرج سالانه به سازمان ملل و رسواییهای دانشگاه کلمبیا و
و ... حرفی به میان نمی آورم.
واقعا اگر خواسته باشم شاهد مثالها را اینجا ردیف کنم مثنوی سنگین و پرباری خواهد شد اما می دانم که حوصله شما هم از این واگویه ها سر رفته است. اما خوب می دانم قهر و تحریم در شرایط فعلی هیچ سودی ندارد.
*: سمبلهایی برای برخی کشورها انتخاب شده است مثلا برای چین اژدها برای بریتانیا روباه برای امریکا عقاب و برای روسیه خرس.