آنچه گفته ام نه بحثی در هستی و چیستی خدا که شرحی از حال انسانی است که اگر چه ناتوان و بی ایمان، هست وجود دارد و اتفاق می افتد! آن لبخند بی خودانه هم «خنده داری» نیست، لطافت آن کودکی ای است که به یاد آورده ام. «افه های روشنفکری» برداشتی ارزشگزارانه از دغدغه ها و مشغولیات و احساسات یک آدم است. ممنون که چیزی که فکر می کردی را گفتی...حقیقت، اگر باشد، بذرش لابد در همین گفتگو هاست. پ.ن: ندارد!
موافقم که این دغدغه ها زمینه ی اجتماعی دارد و شاید حتی بتوان گفت از یک سو محصول شرایط است. اما از دیگر سو همین پرسشها مثلا نبوده که علی در جوابشان می گوید: اگر باشد که خوشا به حال ما و اگر نباشد هم... (حتما شنیده اید این را) با نگاهی دیگر برآنم که می توان گفت مطرح شدن و امکان بروز یافتن این تردیدها امروزین است اما نفس این اندیشه بهتر از من می دانید که هم عمر حضور مدون خدا در زندگی انسان است.
گرامی باد...!
آمده بودیم که
بگوییم که
در وبلاگ ما روز دمیده است!
(در ضمن این مصراع هم ایراد وزنی دارد!)
آنچه گفته ام نه بحثی در هستی و چیستی خدا که شرحی از حال انسانی است که اگر چه ناتوان و بی ایمان، هست وجود دارد و اتفاق می افتد! آن لبخند بی خودانه هم «خنده داری» نیست، لطافت آن کودکی ای است که به یاد آورده ام. «افه های روشنفکری» برداشتی ارزشگزارانه از دغدغه ها و مشغولیات و احساسات یک آدم است. ممنون که چیزی که فکر می کردی را گفتی...حقیقت، اگر باشد، بذرش لابد در همین گفتگو هاست.
پ.ن: ندارد!
موافقم که این دغدغه ها زمینه ی اجتماعی دارد و شاید حتی بتوان گفت از یک سو محصول شرایط است. اما از دیگر سو همین پرسشها مثلا نبوده که علی در جوابشان می گوید: اگر باشد که خوشا به حال ما و اگر نباشد هم... (حتما شنیده اید این را) با نگاهی دیگر برآنم که می توان گفت مطرح شدن و امکان بروز یافتن این تردیدها امروزین است اما نفس این اندیشه بهتر از من می دانید که هم عمر حضور مدون خدا در زندگی انسان است.
سلام،
خوب به سلامتی برگشته اید! به نظر من تولد مولوی به رخ کشیدن عظمت انسان است بر بارگاه کائنات!
با سپاس از نظر شما!