خانه عناوین مطالب تماس با من

صبح روز بعد

صبح روز بعد

روزانه‌ها

همه
  • زهرا امیر ابراهیمی کاری از محسن نامجو

پیوندها

  • کلاسور
  • فتوبلاگ

دسته‌ها

  • سیاسی-اجتماعی 54
  • روزانه 70
  • ادبیات 9
  • طنز 1
  • فوشنجان 1

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • نوروز میراث گرانقدر پیشینان
  • شروعی دوباره ...
  • بوی نان گندم
  • خوابهای صمیمی
  • در تاکسی
  • داستان دو بلیط
  • تکرار تاریخ
  • بازگشت
  • نوروز پیروز
  • چهارشنبه سوری ما
  • درس نهال کاری
  • عاشورای امسال
  • رفتارشناسی سیاسی
  • حمایت از جنبش سبز
  • از برای حضرت شیخم

نویسندگان

  • مجید 148

بایگانی

  • فروردین 1393 2
  • بهمن 1392 1
  • آذر 1391 1
  • دی 1390 1
  • بهمن 1389 2
  • دی 1389 1
  • اسفند 1388 2
  • بهمن 1388 1
  • دی 1388 1
  • آذر 1388 1
  • آبان 1388 1
  • مهر 1388 1
  • مرداد 1388 1
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 3
  • اردیبهشت 1388 3
  • فروردین 1388 1
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 1
  • آذر 1387 2
  • آبان 1387 2
  • مهر 1387 1
  • شهریور 1387 2
  • مرداد 1387 1
  • تیر 1387 2
  • خرداد 1387 1
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 2
  • اسفند 1386 2
  • بهمن 1386 3
  • دی 1386 2
  • آذر 1386 2
  • آبان 1386 1
  • مهر 1386 3
  • شهریور 1386 3
  • مرداد 1386 2
  • تیر 1386 2
  • خرداد 1386 3
  • اردیبهشت 1386 2
  • فروردین 1386 3
  • اسفند 1385 1
  • بهمن 1385 3
  • دی 1385 4
  • آذر 1385 4
  • آبان 1385 3
  • مهر 1385 1
  • شهریور 1385 1
  • مرداد 1385 1
  • تیر 1385 3
  • خرداد 1385 5
  • اردیبهشت 1385 4
  • فروردین 1385 2
  • اسفند 1384 5
  • بهمن 1384 2
  • دی 1384 2
  • مهر 1384 3
  • شهریور 1384 3
  • مرداد 1384 4
  • تیر 1384 5
  • خرداد 1384 10
  • اردیبهشت 1384 2
  • فروردین 1384 3
  • اسفند 1383 5

آمار : 265879 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • لبنان ... پنج‌شنبه 29 تیر 1385 23:42
    اکنون که این مطلب را می نویسم به دلیل گرفتاریهای روزانه حتی نوشتن را از یاد برده بودم. اما با دیدن صحنه های جنگ لبنان بی اختیار اشک بر چشمانم نشست و پشتم لرزید. ظاهرا اسرائیل تصمیم گرفته است تمام لبنان را به خاطر دو سرباز به آتش بکشد. حزب الله هم خواسته به نمایندگی از مردم لبنان شاخ آنها را بشکند. دیروز شبکه ها آثار...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 15 تیر 1385 08:45
    بابامون خدا بیامرز، سرمون داد می کشید. بهمون فحش می داد با کمربند زمون اجباریش پامون رو محکم می بست، ترکه های آلبالو رو کف پامون می شکست. حالیته؟ یاد اون روزها بخیر.... بابایی بود که گاه و بیگاه سرمون داد بزنه؛ باهامون دعوا کنه؛ پامونو فلک کنه بعد صبح زود پاشه ما رو تو خواب بغل کنه؛ اشکهای شب قبل رو که رو صورتمون...
  • دادکان قربانی پنج‌شنبه 1 تیر 1385 11:57
    همین است. می بازیم در فوتبال . دنیا برایمان تیره و تار می شود . همه چیز را می شکنیم. به زمین و زمان فحش می دهیم. تمام اقوام بازیکنان و مربی و رییس فدراسیون را عروس می کنیم و در روزنامه ها می خواهیم مسئولین به باد فنا بروند... اما و اما ... در نظر نمی گیریم که حد فوتبالمان همین است و بازیکنانمان تا جایی که توانستند خوب...
  • علی شریعتی سه‌شنبه 30 خرداد 1385 08:24
    چقدر این روزها دلم علی شریعتی می خواهد تا روحی تازه بدمد در این جان خسته مردم. زندگی یعنی نان، فرهنگ، آزادی و دوست داشتن !!! حضرت میردامادی مطلب جالبی در این باره نوشته اند...
  • تورم بی سابقه در بازار آهن چهارشنبه 24 خرداد 1385 10:52
    قصدم از نوشتن این مطلب بافتن آسمان به ریسمان نیست و تحلیلگر اقتصادی هم نیستم؛ فقط بیان یک اتفاق اقتصادی – اجتماعی را در نظر دارم. تورم در یازار آهن از سالی به سال دیگر یک روند معمولی و همیشگی است. تغییر قیمت حدود 10 تا 15 درصد در آن طبیعی است. اگر افزایش کاذب باشد تا فصل تابستان که فصل کار ساختمانی است تعدیل می شود....
  • هی جوانی.... پنج‌شنبه 18 خرداد 1385 11:09
    سریال تلویزیونی جاده- قسمت قربانی - ۷۲
  • دکتر مجید میرزاوزیری یا د.م.م جمعه 12 خرداد 1385 13:03
    نمی دانم تا به حال در زندگی با آدم های نازنین برخورد کرده ای یا نه . اصلا معنای نازنین بودن یک نفر را می دانی یا نه؟ مجید میرزا وزیری دکترای .. علوم ریاضی است با 32 33 سال سن . از آن آدمهایی که نازنینی را در چشم من به خود کشیده است . کلا اینجور آدمها خیلی کم ، خیلی کم سر راهت قرار می گیرند . در کنار او بودن یک جور...
  • نشانه کن نشانه کن نشانه کن ... دوشنبه 8 خرداد 1385 10:09
    اولین بار نیست که با موسیقی می گریم. نمی دانم اجرای سال چند است و کجاست. شهرام ناظری غزل آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن.... (از مولوی) را با گروه ارکستر سمفونیک اجرا می کند. همه چیز هماهنگ است و هارمونی خاصی دارد که با اشعار و اوزان مولوی همخوان است که به رقصت می آورد. اوج احساس من هنگامی است که می خواند : ای خردم...
  • خدا ... یکشنبه 31 اردیبهشت 1385 11:12
    خدایی که ما می شناسیم و می پرستیم! برای شنیدنش به Real Player نیاز دارید خدایی که شما می شناسین چه رنگیه؟ پ.ن: آقا ما تصمیم گرفتیم که از این به بعد یک تکه از مولوی هم ضمیمه نوشته هامون بکنیم. ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما افتاده در غرقابه ای تا خود که داند آشنا ... این باد اندر هر سری سودای دیگر می پزد سودای...
  • نمایشگاه کتاب شنبه 23 اردیبهشت 1385 10:52
    در نمایشگاه کتاب امسال به تابلوی جالبی برخوردم. اندر احوال یکی از شهیدان نوشته بود: پنج تن آل عبا او را در فلان عملیات یاری کردند فلان امام خود مخفی گاه دشمن را به او نشان داد با فاطمه زهرا (س) صحبت کرده است ... من نمی دانم و نمی فهمم که آیا وقوع چنین مسائلی امکان پذیر است؟ ادعاهایی که بزرگان هم از گفتن آن امتناع می...
  • برای دوستم آرش یکشنبه 17 اردیبهشت 1385 20:55
    زنگ sms موبایل را می شنوم و پیام دوستی قدیمی از راه دوری رسیده است که : برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رود توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را غافل مباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحبدلی باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را از سوم...
  • پرسش و پاسخ با نمایندگان نیشابور شنبه 2 اردیبهشت 1385 19:09
    علیرغم تصور برگزار کنندگان و خود نمایندگان استقبال دانشجویان خوب بود. آمفی تاتر مهندسی پر نشده بود اما دانشجویان دو سوم صندلی ها را گرفته بودند. طبعا سوالات با انرژی هسته ای آغاز شد از حسین سبحانی نیا( عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم) او هم تاکید کرد که حق مسلم ما ملت ایران انرژی هسته ای است گرچه که در پاسخ به یکی از...
  • مولوی و بهار جمعه 18 فروردین 1385 20:55
    تعبیر بهار در کلام هیچ شاعری به اندازه مولوی پر تعداد نیست. از کثرت ابیات در این زمینه که بگذریم بهار در اندیشه مولوی معناً و مفهوماً جایگاه والایی داشته است. می توانیم بگوییم که مولوی بیشتر به بهار توجه می کرده است تا به خزان. مثلا در رباعیات خیام می بینیم که بیشترین توجه ما به سمت بهره بردن از وقت و بیهوده نگذارندن...
  • پیامبر ما چهارشنبه 9 فروردین 1385 12:17
    این روزها که بازار هتک حرمت و تهدید و ترور پر رونق است، بد نیست به گوشه ای از سیمای محمد(ص) اشاره کنم که شاید کمتر شنیده باشید. " آورده اند که پیغامبر (ص) با صحابه از غزا آمده بودند. فرمود که طبل بزنند. امشب بر در شهر بخسبیم و فردا در آییم. گفتند یا رسول الله به چه مصلحت ؟ گفت که شاید زنان شما را با مردمان بیگانه جمع...
  • برای اربعین یکشنبه 28 اسفند 1384 23:27
    از کارهای دوست عزیزم وهید عرفانیان
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 25 اسفند 1384 13:32
  • حکومت شنبه 20 اسفند 1384 03:19
    حکومت ... به معنای ولایت مطلقه ای که از جانب خدا به نبی اکرم(ص) واگذار شده و اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعیه تقدم دارد... تعبیر به آنکه اینجانب گفته ام حکومت در چارچوب احکام الهی دارای اختیار است به کلی بر خلاف گفته های اینجانب است. اگر اختیارات حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه است باید عرض حکومت الهیه و...
  • گل سرخ شنبه 13 اسفند 1384 19:05
    و آفتاب امروز سر زنده تر می درخشد : و از لا بلای قله های سپید به دشت های سبز می رسد: می بیند رهگذری گل سرخی به دست دارد : می تابد و می گوید این گل سرخ برای کیست ؟ و او می گوید : برای خداست . می خواهم بگویم که دوستش دارم. از برادر زاده ام.
  • تو... دوشنبه 1 اسفند 1384 22:05
    به قلعه می مانی. تسخیرناپذیر و تصرف ناشدنی!!! .
  • پاسخ به یک نامه جمعه 28 بهمن 1384 10:55
    با این که می دانم به دلیل اشتغال روزانه کمی دیر شده است که به این مطلب ادامه دهم اما نمی دانم خاطر عاطر آن دوست عزیز را کدام سخن، چنین آشفته و شوریده است که اینگونه قلم به دست گرفته است. گر چه تصمیمی بر پاسخ نبود، چنان که نگارنده آن مطالب پاسخ خود را اگر می جست، می یافت. اما به هر حال: رابطه بنزین با انرژی هسته ای...
  • ایران هسته ای! یکشنبه 16 بهمن 1384 22:15
    نه من جنگ نمی خواهم. آوارگی نمی خواهم. نابسامانی اقتصادی، افزایش فاصله طبقاتی، ناهنجاریهای اجتماعی، تنش های روانی نمی خواهم. من انرژی هسته ای به قیمت فقر، فساد، فحشا نمی خواهم. من غنی سازی اورانیوم را به عوض از بین رفتن تمام برنامه های ] نصفه و نیمه [ اقتصادیمان نمی خواهم. من از حق مسلم! هسته ای ام می گذرم تا کسی به...
  • چیز فراموش کردنی چهارشنبه 28 دی 1384 08:17
    یکی گفت اینجا چیزی فراموش کرده ام. خداوندگار فرمود: در عالم یک چیز است که آن چیز فراموش کردنی نیست. فیه ما فیه – مولوی شما می دونین اون چیز چیه؟
  • باز آمدم... یکشنبه 4 دی 1384 00:31
    باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم وین چرخ مردم خوار را چنگال و دندان بشکنم از آغاز عهدی بسته ام تا جان فدای شه کنم بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم مولوی در این مدت که نبودم: فرصتی بود تا از قال و مقال روزانه کناره گیرم و به خودم و آنچه می اندیشم بهتر بپردازم. فرصتی بود تا داشته هایم را در میان ناآشنایان...
  • افطاری امسال چهارشنبه 27 مهر 1384 13:29
    تصمیم نداشتم دوباره بنویسم اما ... امسال هم افطاری دانشجویان نیشابوری به همت دوستانشان برگزار شد و امیدوارم هر سال ادامه یابد مثل نوروز که بعد مدتها سبب دیدار فامیل می شود این افطاری هم از آنهاست که می تواند بهانه ای باشد برای گرد آمدن. متنی را آماده کرده بودم که در میان سخنرانیهای بزرگان گم شد و از گفتنش در آنجا...
  • فوری ... فوری ... شنبه 23 مهر 1384 17:24
    فروشی به علت سربازی!!! پراید هاچ بک مشکی متالیک بدون خط و خش و رنگ تر و تمیز و تپل مپل ..... فروشی فوری گوشی نوکیا ۲۱۰۰ - با خط و بی خط اجاره فوری - اوکازیون ( خط سر قفلی دارد! ) خواستم ماه رمضون رو هم تبریک بگم دیدم دیر شده! خواهر زاده ام که این روزها طعم دوری از خانواده رو می چشه؛ شعرهاش رو در وبلاگش می نویسه. این...
  • زاهد مست جمعه 15 مهر 1384 22:07
    دوش در میکده زاهدی دیدم مست تسبیح بر گردن و صراحی در دست گفتم ز چه رو در میکده جا کردی؟ گفت از میکده هم به سوی حق راهی هست! شیخ بهایی حالا خودمانیم. راهی هست ؟!
  • به کجا....؟ چهارشنبه 30 شهریور 1384 22:58
    می خواستم در مورد آخرین پست صفحه توضیح بدهم و آن عکسی که خیلی از دوستان را شوکه کرد و دوستان بسیارتری را به زدن SMS و تلفن و حتی ملاقات حضوری که از تو انتظار نداشتیم و این چه کاری بود و .... اما دیدم دعوای این عزیزان موضوع جالبتری است. ابتدا آقای نیکان ظاهرا خاطراتی دون شان بانوان محترمه اهالی مطبوعات می نویسند که بله...
  • تفاوت زن و مرد چهارشنبه 23 شهریور 1384 09:38
    هرچند که شاید تکراری و یا بی مزه باشه اما نکته ای که هست اینه که این وقایع اتفاقاتیه که واقعیت داره و پیش می یاد. ( قابل توجه خانومهایی که دنبال تساوی و ... می گردن!) آقایون چطور از عابربانک پول میگیرن؟ ۱- با ماشین میرن سراغ بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک ۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن ۳- کد رمز رو میزنن و...
  • مسافر چهارشنبه 9 شهریور 1384 08:48
    دوستانی عازم سفر شده اند. سفری به آسمانی ترین نقاط زمینی، سفری به درون، از آن دست که می تواند تمام نشود. روزی در بازار چشمم به جمله " لبیک اللهم لبیک ... " افتاد بی اختیار اشک در چشمانم نشست. یاد خیلی چیزها افتادم. چیزهایی که بود و الان نیست. چیزهایی که می باید می بود و نیست. قولهایی که می باید پایدار می بودیم و...
  • خاتمی و تقدس زدایی از قدرت جمعه 28 مرداد 1384 10:52
    امروز در یکی از بولوارهای شهر پارچه استقبال از خاتمی را دیدم. من نمی فهمم علت استقبال از او چیست؟ مگر خاتمی نیامده بود که بگوید قهرمان وجود ندارد، قهرمان اصلی خود مردمند؟ مگر نمی گفتیم که هاشمی به انتخابات آمده است که بگوید قدرت در ایران تمامی ندارد؟ مگر حرف اصلی اصلاحات برچیده شدن نظام بنده پروری از ساختار سیاسی...
  • 148
  • 1
  • 2
  • 3
  • صفحه 4
  • 5