اکبر گنجی

از اکبر گنجی می گویم و با صدای بلند هم.


جنبش عدالتخواهی کجاست؟

او نه به خاطر مخالفت با جمهوری اسلامی که به خاطر نماد ایستادگی و مقاومت شایسته و بایسته تحسین است. همانطور که در نامه خود آورده بود می توانست کنج عافیت و مصلحت برگزیند و روزگار بگذراند اما ماند و همچون تک درختی در بیابان قائم شد تا اثبات کند از مسوولیت خود در قبال جامعه شانه خالی نکرده است.

گنجی بر خلاف آنانی که موقع انتخابات به حرف می آیند و جبهه دموکراسی خواهی تشکیل می دهند؛ از خود گذشت و شجاعتش را به رخشان کشید.

و اتفاقا حرف من این است؛ گمشده این روزها همین ارزشهاست. از خود گذشتگی، ایثار، شجاعت، صداقت و ... مفاهیم ناپیدا و کمرنگی اند که همانند بارقه ای در شب تاریک ظاهر می شوند و بعد لحظه ای روشنایی دوباره تاریکی و ظلمت شب گریبان شب نشینان را می فشارد.

این ذره کوچک خدا با همه تقصیر خود برایت دعا می کند؛ نه آنکه روزه ات را افطار کنی که در راهی که بر گزیده ای موفق و پیروز باشی. همانطور که نماد عدالتی.

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 26 تیر 1384 ساعت 01:35 ب.ظ

زندان،
زندانی،
چشم ما به راه آزادی،

آزادی،
نام تو ترانه شادی،
...

مطلع سرودی است که در سال ۵۷ برای زندانیان سیاسی خوانده بودند و تکان می داد آدم را درآن روزگاران. و هیچ کس فکر نمی کرد روزی باز هم خواندنش دل را بلرزاند و اشک را...

جلال عباسیان یکشنبه 6 شهریور 1384 ساعت 09:19 ب.ظ http://akesh.persianblog.com

بابا نمی دونم این گنجی خائن چیه که اینقدر این بچه ها هواشو دارن ؟
مرتیکه ی عوضی درب و داغون ! شما به جای اینکه به اون جوونای که تجهیزات هسته ای رو ساختند افتخار کنید و از اونها بنویسید هی گیر دادین به این مرتیکه . من خودم از نزدیک می شناسمش و می دونم چه جور آدمیه !! زیاد گول حرفای بقیه رو نخورید . توی هر کاری اول تحقیق کنید بعد دست به اعتراض و . . بزنید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد