سلام از لطف حضورت ممنون ولی چرا اینقدر عصبانی؟ من حاج مسعود را نمی شناسم، بنابراین هم از تفسیرش خبر ندارم. عزیزم علی هم اکنون نیز هست، حتی اگر من و تو او را نبینیم! شاید چون ما به دنبال علی ای که در ذهن داریم بوده ایم که تا بحال او را ندیده ایم و مشکل در دید ماست!
شاید به تناسخ هم اشاره ای داشته باشد ولی بیشتر از آن اشاره دارد به اینکه "همو بود" یعنی خودش(خدا) بود یعنی خود حضرت حق بود که فرمود "انالحق"
سلام برداشت عاشورا را از دفتر ششم مولانا برگیر که کامل است و جامع من اندکی را در اینجا آورده ام: پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران روح سلطانی ز زندانی بجست جامه چه درانیم و چون خاییم دست چونک ایشان خسرو دین بودهاند وقت شادی شد چو بشکستند بند سوی شادروان دولت تاختند کنده و زنجیر را انداختند روز ملکست و گش و شاهنشهی گر تو یک ذره ازیشان آگهی ور نهای آگه برو بر خود گری زانک در انکار نقل و حشری بر دل و دین خرابت نوحه کن که نمیبیند جز این خاک کهن ور همیبیند چرا نبود دلیر پشتدار و جانسپار و چشمسیر در رخت کو از می دین فرخی گر بدیدی بحر کو کف سخی آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ
بزرگوار، علی هم مانند اولیا ی دیگر در زمانهای دیگر، شمس را شنیده ای؟ برای مولانا چه بود؟ در وجود ولی شکی نیست گرچه تشخیص ولی بسیار مشکل است! که بماند تا وقت دگر!
سلام برادر بگرد و حسینت را بیاب نه در متون تاریخی و ادبی و تعزیه و ... در زمانت، فی الحال. آنگاه که یافتی چونان همرهانش باش! آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ در کنار دریای او اگر باشی می توانی آب را بی دریغ به تشنگان برسانی!
سلام. کجایید شما؟
سلام شاید اونقدر این سوال باید تکرار بشه که جوابش توی خودش باشه....پیداست ...
موفق باشید همچنان...
سلام.خوبی؟راستش اااا....می دونستما اما راستش فراموش کردم!!!
سلام
یاد عطار انداختی مرا و چقدر اورا دوست دارم و اونیز گاهی نکاهی از مهر دارد
دست مریزاد
سلام
از لطف حضورت ممنون ولی چرا اینقدر عصبانی؟
من حاج مسعود را نمی شناسم، بنابراین هم از تفسیرش خبر ندارم.
عزیزم علی هم اکنون نیز هست، حتی اگر من و تو او را نبینیم! شاید چون ما به دنبال علی ای که در ذهن داریم بوده ایم که تا بحال او را ندیده ایم و مشکل در دید ماست!
شاید به تناسخ هم اشاره ای داشته باشد ولی بیشتر از آن اشاره دارد به اینکه "همو بود" یعنی خودش(خدا) بود یعنی خود حضرت حق بود که فرمود "انالحق"
وقتی فقط یک چیز باشه دیگه معلومه چیه. این چه سوالیه. اصلا وقتی هیچ دویی نیست صحبت از یک بی معناست.
سلام عزیز. دارم می آم منتظز باش! کجایی!؟ حالا یه دفعه فراموشت کردیم ببین داری چکار می کنی!!!؟
...که یکی هست و نیست جز او
وحده لا اله الا هو
سلامی چو نور دل پارسایان
منم مثل حسین آقا میگم؛
...که یکی هست و نیست جز او
وحده لا اله الا هو
پاینده باشید
ای مجید جان بی خیال . خودت خوبی دلم برات یه ذره شده...
سلام
برداشت عاشورا را از دفتر ششم مولانا برگیر که کامل است و جامع من اندکی را در اینجا آورده ام:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بودهاند وقت شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادروان دولت تاختند کنده و زنجیر را انداختند
روز ملکست و گش و شاهنشهی گر تو یک ذره ازیشان آگهی
ور نهای آگه برو بر خود گری زانک در انکار نقل و حشری
بر دل و دین خرابت نوحه کن که نمیبیند جز این خاک کهن
ور همیبیند چرا نبود دلیر پشتدار و جانسپار و چشمسیر
در رخت کو از می دین فرخی گر بدیدی بحر کو کف سخی
آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ
بزرگوار، علی هم مانند اولیا ی دیگر در زمانهای دیگر،
شمس را شنیده ای؟
برای مولانا چه بود؟
در وجود ولی شکی نیست گرچه تشخیص ولی بسیار مشکل است! که بماند تا وقت دگر!
سلام
برادر بگرد و حسینت را بیاب نه در متون تاریخی و ادبی و تعزیه و ... در زمانت، فی الحال.
آنگاه که یافتی چونان همرهانش باش!
آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ
در کنار دریای او اگر باشی می توانی آب را بی دریغ به تشنگان برسانی!
سلام
در کوی ما منتظرند صبح روز بعد را
لازم به جبران نیست. چون لینک شما جواب نمی داد تصور کردم بی خدا حافظی رفته اید و حذفش کردم
روزها بود که ذهنم مشغول این سوال بود و خدا این رو روزی من کرد خدا بزرگترین استعمارگر
همون که گمش کردی!!! به دلت رجوع کن.حتما پیداش می کنی