چیز فراموش کردنی

یکی گفت اینجا چیزی فراموش کرده ام. خداوندگار فرمود: در عالم یک چیز است که آن چیز فراموش کردنی نیست.

 

                                                                                 فیه ما فیه –  مولوی

 

 

شما می دونین اون چیز چیه؟

نظرات 16 + ارسال نظر
یاسر جمعه 30 دی 1384 ساعت 05:02 ق.ظ

سلام. کجایید شما؟

[ بدون نام ] جمعه 30 دی 1384 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام شاید اونقدر این سوال باید تکرار بشه که جوابش توی خودش باشه....پیداست ...
موفق باشید همچنان...

اسم مهم نیست شنبه 1 بهمن 1384 ساعت 08:14 ق.ظ http://ghabsh.persianblog.com

سلام.خوبی؟راستش اااا....می دونستما اما راستش فراموش کردم!!!

وحید یکشنبه 2 بهمن 1384 ساعت 01:02 ب.ظ http://shaahed.blogfa.com

سلام
یاد عطار انداختی مرا و چقدر اورا دوست دارم و اونیز گاهی نکاهی از مهر دارد
دست مریزاد

وحید دوشنبه 3 بهمن 1384 ساعت 09:18 ق.ظ http://shaahed.blogfa.com

سلام
از لطف حضورت ممنون ولی چرا اینقدر عصبانی؟
من حاج مسعود را نمی شناسم، بنابراین هم از تفسیرش خبر ندارم.
عزیزم علی هم اکنون نیز هست، حتی اگر من و تو او را نبینیم! شاید چون ما به دنبال علی ای که در ذهن داریم بوده ایم که تا بحال او را ندیده ایم و مشکل در دید ماست!

شاید به تناسخ هم اشاره ای داشته باشد ولی بیشتر از آن اشاره دارد به اینکه "همو بود" یعنی خودش(خدا) بود یعنی خود حضرت حق بود که فرمود "انالحق"

یکی از اون چند نفر سه‌شنبه 4 بهمن 1384 ساعت 11:12 ق.ظ

وقتی فقط یک چیز باشه دیگه معلومه چیه. این چه سوالیه. اصلا وقتی هیچ دویی نیست صحبت از یک بی معناست.

همون چهارشنبه 5 بهمن 1384 ساعت 10:05 ق.ظ

سلام عزیز. دارم می آم منتظز باش! کجایی!؟ حالا یه دفعه فراموشت کردیم ببین داری چکار می کنی!!!؟

یک حرف از هزاران جمعه 7 بهمن 1384 ساعت 03:46 ب.ظ http://sanaei.blogfa.com

...که یکی هست و نیست جز او
وحده لا اله الا هو

ققنوس شرق جمعه 7 بهمن 1384 ساعت 04:23 ب.ظ http://abarshahr.blogfa.com

سلامی چو نور دل پارسایان
منم مثل حسین آقا میگم؛
...که یکی هست و نیست جز او
وحده لا اله الا هو
پاینده باشید

[ بدون نام ] جمعه 7 بهمن 1384 ساعت 05:35 ب.ظ http://m-n-math79.persianblog.com

ای مجید جان بی خیال . خودت خوبی دلم برات یه ذره شده...

وحید شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 12:44 ب.ظ http://shaahed.blogfa.com

سلام
برداشت عاشورا را از دفتر ششم مولانا برگیر که کامل است و جامع من اندکی را در اینجا آورده ام:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند وقت شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادروان دولت تاختند کنده و زنجیر را انداختند
روز ملکست و گش و شاهنشهی گر تو یک ذره ازیشان آگهی
ور نه‌ای آگه برو بر خود گری زانک در انکار نقل و حشری
بر دل و دین خرابت نوحه کن که نمی‌بیند جز این خاک کهن
ور همی‌بیند چرا نبود دلیر پشتدار و جانسپار و چشم‌سیر
در رخت کو از می دین فرخی گر بدیدی بحر کو کف سخی
آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ

بزرگوار، علی هم مانند اولیا ی دیگر در زمانهای دیگر،
شمس را شنیده ای؟
برای مولانا چه بود؟
در وجود ولی شکی نیست گرچه تشخیص ولی بسیار مشکل است! که بماند تا وقت دگر!

وحید شنبه 8 بهمن 1384 ساعت 02:51 ب.ظ http://shaahed.blogfa.com

سلام
برادر بگرد و حسینت را بیاب نه در متون تاریخی و ادبی و تعزیه و ... در زمانت، فی الحال.
آنگاه که یافتی چونان همرهانش باش!
آنک جو دید آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ
در کنار دریای او اگر باشی می توانی آب را بی دریغ به تشنگان برسانی!

وحید پنج‌شنبه 13 بهمن 1384 ساعت 12:50 ب.ظ http://shaahed.blogfa.com

سلام
در کوی ما منتظرند صبح روز بعد را

یک حرف از هزاران جمعه 14 بهمن 1384 ساعت 11:29 ق.ظ http://sanaei.blogfa.com

لازم به جبران نیست. چون لینک شما جواب نمی داد تصور کردم بی خدا حافظی رفته اید و حذفش کردم

الیزا چهارشنبه 3 اسفند 1384 ساعت 09:08 ب.ظ

روزها بود که ذهنم مشغول این سوال بود و خدا این رو روزی من کرد خدا بزرگترین استعمارگر

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 اسفند 1384 ساعت 03:59 ب.ظ

همون که گمش کردی!!! به دلت رجوع کن.حتما پیداش می کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد