۲۸ اردی بهشت

 نیشابوری ها  احساسات پررنگ و گرمی دارند. اصیل ترها اهل خوش باشی اند. سخت کوشند و اهل سحرخیزی به خاطر صبحی که هیچ جای دنیا مانند ندارد. البته از عیب غرور و حسادت هم مبرا نیستند. با این همه دیگران بسیار وقتی به نیشابور می آیند؛ حس مهر و دوستی داشته اند.
از فرزندان این خاک حکیم عمر خیام است. خیام بیش از نیشابور مشهور است. خیام را به وجوه مختلف می شناسند؛ فیلسوف، ریاضیدان، منجم، طبیب و شاعر! و به نظر من همین شعر اوست که عالم گیرش کرده است به خصوص پس از ترجمه فیتزجرالد که شعر را به اروپا برد که مذاق آنان را خوش افتاد و آنقدر گفتند و خواندند که همکنون رباعیاتش را از زنان مصر تا نخست وزیر روسیه می خوانند و خوش می شوند. این همه پسندی یک علت داشت؛ میل به خوش باشی، تنعم و قدر دانستن زندگی و در حقیقت چه چیزی ارزشمند تر از زندگی و زیستن خوب در حال ؟
 

ساقی گل و سبزه بس طربناک شدست
دریاب که هفته دگر خاک شدست

 

می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شدست و سبزه خاشاک شدست

 

بهشت است گیتی ز اردیبهشت

 

 

 

امروز که می رفتم محل کار بوی یاسهای سپید همسایه، مست کننده بود. پیچیده بود و گریبان می گرفت. دیوانه ام کرده بود. لحظه ای همه مشکلات موجود را از یاد بردم. احساس کردم در عالمی دیگرم. از انتخابات، از احمدی نژاد، از بحران اقتصادی، بیکاری، از آسمانی که همه جا همین رنگ است، از بهم ریختگی، نافهمی و بدفهمی و کج فهمی و دیرفهمی  ... از همه فراموشم شد.

 

بهشت است گیتی ز اردی بهشت

حلال آمد ای مه می اندر بهشت

 

به شادی نشین هین و می خواه می

که بی می ننشستنت زشت است زشت

 

به راغ و به باغ و به کوه و به دشت

ز فر گرانمایه اردی بهشت

 

بخندید گلزار و بگریست ابر

بنالید مرغ و ببالید کشت

 

بسی کله یابی که رضوانش بافت

بسی حله بینی که حوارش سرشت 

 

طبیعت بر صراط خویش می رود و می زاید و می شکفد، منتظر کسی نمی شود. اگر همراهش نشویم

،می پوسیم.

یک سوال

اگر روزی توانستید نامرئی شوید: اولین جایی که می رفتید کجا بود؟  

 

 

پ.ن: یک اتفاق خوب افتاده است. شبکه تلویزیونی BBC فارسی آغاز به کار کرده است. تحلیلهای مختلفی در روزنامه ها در این مورد نوشته شده است. به اخبار و موضع گیریهای سیاسی شان کاری ندارم ولی به نظر من تنها شبکه ایست که کار حرفه ای رسانه ای می کند. به خصوص توصیه می کنم گزارشهایشان را ببینید و بشنوید.